تبریک روز مادر نی نی وبلاگ از زبان نی نی ها
با تشکر از نی نی وبلاگ عزیز متن تبریک روز مادر رو که از زبان امیری و امثالش به مامانا تقدیم کردن واسه یادگاری اینجا میذارم روز مادر مبارک سبد سبد بوی شقایق می آید و عطر یاس، در فرخنده میلاد یگانه دخت نبی ِ احساس، واژه کم می آید و زبان الکن میماند در وصف عظمت بانوی عصمت؛ و چه خوش ذوقند آنها که می نامند این روز را به نام مادر؛ و مادر، واژه ایست به عظمت آسمان و وسعت دریا؛ و در اوج این عظمت چه زیباست سادگی یک مادر برای یک کودک .. حالا من، نی نی ِ نی نی وبلاگی با تموم سادگی می خوام بگم .. می خوام بگم مامانم ، میبوسم دستت رو برای ... برای ... برای همه خوبیات .. مامانم روزت مبارک؛ و خدایا سایه این فرشتگان مهربان را ه...
نویسنده :
مامان امیر محمد
19:29
تبریک روز مادر نی نی وبلاگ از زبان نی نی ها
با تشکر از نی نی وبلاگ عزیز متن تبریک روز مادر رو که از زبان امیری و امثالش به مامانا تقدیم کردن واسه یادگاری اینجا میذارم روز مادر مبارک سبد سبد بوی شقایق می آید و عطر یاس، در فرخنده میلاد یگانه دخت نبی ِ احساس، واژه کم می آید و زبان الکن میماند در وصف عظمت بانوی عصمت؛ و چه خوش ذوقند آنها که می نامند این روز را به نام مادر؛ و مادر، واژه ایست به عظمت آسمان و وسعت دریا؛ و در اوج این عظمت چه زیباست سادگی یک مادر برای یک کودک .. حالا من، نی نی ِ نی نی وبلاگی با تموم سادگی می خوام بگم .. می خوام بگم مامانم ، میبوسم دستت رو برای ... برای ... برای همه خوبیات .. مامانم روزت مبارک؛ و خدایا سایه این فرشتگان مهربان را همواره بر ...
نویسنده :
مامان امیر محمد
19:29
ماجرای نامگذاری امیرمحمد
باباش همیشه می گفت که از همون دوران مجردی با خودش و با خدا عهد بسته که اگر روزی صاحب پسری شد اسمش رو بذاره محمد میگفت تو تمام روایات اسلامی و احادیث توصیه اکید شده که این نام زیبا رو رو فرزندتون بذارین منم این اسم رو دوست داشتم اما بخاطر وفاداری اویس قرنی به حضرت محمد(ص) و برای ماندگاری اسمش و تداعی شخصیتش دوست داشتم بذارمش اویس اخه حضرت محمد(ص) یه شخصیت جهانی و شناخته شده است شاید اگر معرف یاران باوفاش باشیم کار بهتری کرده باشیم اما اصرار بابای امیرمحمد باعث شد که منم به این اسم تن بدم وخاله صدیق اعتراض داشت آخه میگفت چون اسم داداش محمد(پسرخاله امیری) هم محمده و بنا به رسم و عادت دیرینه همیشه هممون خونه آقایی جمع میشیم( مخصوصا اواخر هفته) م...
نویسنده :
مامان امیر محمد
19:19
ماجرای نامگذاری امیرمحمد
باباش همیشه می گفت که از همون دوران مجردی با خودش و با خدا عهد بسته که اگر روزی صاحب پسری شد اسمش رو بذاره محمد میگفت تو تمام روایات اسلامی و احادیث توصیه اکید شده که این نام زیبا رو رو فرزندتون بذارین منم این اسم رو دوست داشتم اما بخاطر وفاداری اویس قرنی به حضرت محمد(ص) و برای ماندگاری اسمش و تداعی شخصیتش دوست داشتم بذارمش اویس اخه حضرت محمد(ص) یه شخصیت جهانی و شناخته شده است شاید اگر معرف یاران باوفاش باشیم کار بهتری کرده باشیم اما اصرار بابای امیرمحمد باعث شد که منم به این اسم تن بدم وخاله صدیق اعتراض داشت آخه میگفت چون اسم داداش محمد(پسرخاله امیری) هم محمده و بنا به رسم و عادت دیرینه همیشه هممون خونه آقایی جمع میشیم( مخصوصا اواخر هفته) م...
نویسنده :
مامان امیر محمد
19:19
عکسای جمعه 6 خرداد90
درسته مو ندارم خوشگل میشم اگه کلاه بذارم البته موهای بور! امیری با سرعت هرچه تماتر داره در میاد اونم یک دست و خوشگل این کلاه هم واسه اینه که فعلا نمیخوام از موهاش رونمایی کنم تا وقتی کاملا خوشگل درومد با یه عکس خوشگل سورپرایز بشه ( باور میکنید؟) راستی امیری داره تمرین نشستن میکنه البته وقتی با کمک ما میشینه تو ملکوت سیر میکنه و تا ولش میدی و متوجه میشه پشتیبانی نداره به علامت سقوط کمرش رو به عقب هل میده و با جیغ و گریه ما رو میترسونه ( یعنی که دارم میفتم به دادم برسین الان بی امیری میشین) ...
نویسنده :
مامان امیر محمد
19:18
تقدیم به مادرم که سراپا محبت است
مادر! امروز روز توست… روزی که پایداری آن چون همیشگی است. روزی که نام اصلی آن،(روز زندگی) است. از اولین قدم، از لحظه نخست، جز روز تو عزیز دلم، روز خوب نیست! روز تو منحصر به طلوع و غروب نیست… هر روز نیک روز توست، هر شام، شام توست زیبایی و طراوت گلها، ز نام توست…. مهتاب روشنی، تو فروغ ستارهای زیباترین بهار منی، ماه پاره ای از گرمی وجود تو خورشید گرم شد…. دلهای سخت و سنگ، در بر مهر تو نرم شد….. با تمام وجود دوستت دارم از طرف من و امیر محمد ...
نویسنده :
مامان امیر محمد
14:59
تقدیم به مادرم که سراپا محبت است
مادر! امروز روز توست… روزی که پایداری آن چون همیشگی است. روزی که نام اصلی آن،(روز زندگی) است. از اولین قدم، از لحظه نخست، جز روز تو عزیز دلم، روز خوب نیست! روز تو منحصر به طلوع و غروب نیست… هر روز نیک روز توست، هر شام، شام توست زیبایی و طراوت گلها، ز نام توست…. مهتاب روشنی، تو فروغ ستارهای زیباترین بهار منی، ماه پاره ای از گرمی وجود تو خورشید گرم شد…. دلهای سخت و سنگ، در بر مهر تو نرم شد….. با تمام وجود دوستت دارم از طرف من و امیر محمد ...
نویسنده :
مامان امیر محمد
14:59
امیری کچل میشود
موهای امیری دیگه داشت خیلی بلند میشد ، البته مخاطب من کمی تا قسمتی از موهای جلوی سرشه چون بقیه من جمله اطراف سر ، انگار تو خواب ناز زمستونی بسر میبردند و هیچ تکونی بخودشون نمیدادن، خلاصه نصفش خیلی بلند بود و دایم میرفت تو چشش( گاهی هم خودمون باقیچی به جونشون میافتادیم و اصلاح میکردیم) و از اونطرف بقیه ریزش میکردن به امید رویش دوباره! خلاصه روز جمعه تو خونه آقایي طی مشورتی که با دایی جان داشتیم( و با سوال من مبنی بر اینکه میشه امیری رو برد آرایشگاه و موهاش روکوتاه کرد؟ شروع شد و با جواب مخالفت دایی جان که نههههههههه، امیری نمیتونه درست بشينه و تحمل كنه منجر به کچل نمودن طفلک امیری شد و با یک اقدام فوری و از پیش تعیین نشده لباسای امیر...
نویسنده :
مامان امیر محمد
16:26