امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

از نگاه تا لبخند امیرمحمد

روزهایی که گذشت

امروز 16 مرداده، بازم یه شانزدهم دیگه باری از افسردگی های منو به دوش گرفت هر چند واسه یه روز کوتاه، امیرمحمد 16 آبان 4 ساله میشه نمی دونم ذوق بزرگ شدن امیرمحمد رو تو دل تنگم جا بدم یا با غصه تحلیل رفتن بی جهت اعصابم ذوب بشم.دارم فکر میکنم یه آدمی که تو ساحل نشسته چقدر در خیس شدنش با یه موج عصبانی دریا مقصره؟باید فاصله شو از دریا دورتر کنه/ اینم حرفیه اما اگه تو ساحل میخکوب شده باشه چی؟ خیلی وقته به وبلاگ امیر سر نزدم تو این مدت سوار بر سیب سرنوشت معروفی که از آسمون تا زمین هزار بار میچرخه بودم یه روز خوب و یه روز بد خوب بودنش بخاطر لطف خدا و بد بودنش بخاطر کم لطفی بنده هاش بود که بر خلاف عهدم با خدا هیچ وقت نمیبخشمشون چون نیکی از حد گذشته منو...
16 مرداد 1393
1