فرشته کوچولو
۱۹ اسفند بود که در اثر شوخی با بی بی چک در نهایت تحیر متوجه شدم که فرشته کوچولویی در راه داریم
و قراره خونمون با چراغ وجودش روشن بشه
اما خبر نداشتم که چراغ خونمون هم تاصبح باید بالای سر این فرشته کوچولو روشن باشه
تا مبادا بترسه و با جیغ های بنفشش آپارتمان رو رو سر ساکنینش خراب کنه و ۲۲ اسفند رسما از طریق یک آزمایش خون با بتای بالاتر از ۲۰۰ به یقین رسیدم که واقعا داریم سه نفر میشیم و خبر نداشتم اون نفر سوم کیه اما تو ذهنم یک دختر کوچولو با موهای پر و لخت ومشکی و پوست سبزه بود اسمش گذاشته بودم یسری بمعنای آرامش.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی