اول مهر اولین گام( البته در حالت چهار دست وپا)
روز اول مهر امیری مثل همیشه عزمش رو جزم کرد و با یه تکون خودشو بی منت کمک دیگران کرد و چهار دست و پابه هرجایی که دلش میکشید دست و پاشو میکشید و ایکی ثانیه مطلب رو تو دستش میگرفت و از اونروز تا حالا امیری با چند تا محافظ که دائم باید اشیای ریزی رو که تو دهنش میذاره از سر راش بر دارن به زندگی خودش ادامه میده و واقعا کار مادری و خاله ممانه(سمانه) رو سخت تر کرده خدا رو شکر که تا تولدش حداقل یه هنر معوقه ای از خودش نشون داد که رومون بشه بگیم امیر ما هم یکساله شده البته با این اراده ای که از این بشر سراغ دارم بعید نیست تا تولدش راه بیفته..... تا چه شودو دیگه اینکه امیری از اول مهر تا حالا خودشو از شیر مادر گرفته و بین من و قوطی شیرخشک اونو انتخاب کرده و این خیلی ناراحتم کرده چون تلاشم رو واسه بهره مند کردن امیری از شیر مادر بی نتیجه گذاشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی